چرا به نتورک مارکتینگ نه بگوییم؟ پلههای رسیدن به موفقیت: تلاش، تلاش و تلاش اولین بار که کسی به من پیشنهاد کار نتورک مارکتینگ داد، حدود ۴ سال پیش بود. یکی از دوستانم که رفت و آمد کمی با هم داشتیم، تماس گرفت و گفت: «سلام داش حامد گل! چطوری؟ دلم تنگ شده برات. بریم بیرون ببینیم همو.» من هم که از ماجرا خبر نداشتم، با این که این رفتار کمی برام عجیب بود، قبول کردم. رفتیم و من را به قول خودشان، «پرزنت» کرد و کلی دلیل آورد تا این کار را موجه نشان بدهد.
دعوا کن ولی با کاغذت . اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار و یک مداد هر چه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس خواستی هم داد بکشی تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن آنوقت خودت قضاوت کن حالا می توانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی دلی را هم نشکانده ای و وجدانت را هم نیازرده ای . خرجش همان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی گاهی می توان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد.
درباره این سایت